پنج شنبه 91 مهر 6 , ساعت 11:3 صبح
اوایل ازدواجمان، شبی از صدای دلنشین قرآن بیدار شدم. نور کم سویی به دیده ام رسید. از خود پرسیدم: این نور کم از کجاست؟ بعد از مدتی متوجّه شدم از چراغ قوه ای است که علی روشن کده بود تا نماز شب بخواند. چراغ بزرگتری روشن نکرده بود که مبادا من از خواب بیدار و اذیت شوم.
نوشته شده توسط حسام الدین شفیعیان | نظرات دیگران [ نظر]