این روزها بیست و هفتمین سالروز شهادت یکی دیگر از ستارگان پرفروغ تاریخ دفاع مقدس را گرامی می داریم؛ جوانی که حتی در روزهای اول مسیر خرمشهر را نمی دانست اما بعد از مدتی استعداد و نبوغش کشف و در عرض چند ماه فرمانده اطلاعات عملیات منطقه جنوب شد. شهید باقری با چهره ای نوجوان در میان فرماندهان بزرگ ارتش به مانند یک ژنرال کهنه کار سخنرانی می کرد و آنچنان پیش بینی هایش درست بود که گاهی فرماندهان تصور می کردند که او یک پیشگوست اما راز نبوغ او زمانی آشکار شد که همرزمانش پس از شهادت او در اتاقش را باز کردند و نقشه های جنگ را در آنجا یافتند.
شاید کمتر کسی بداند که بنیانگذار واحد اطلاعات عملیات جنگ، طراح برخی از عملیاتهای بزرگ دفاع مقدس و اثرگذارترین فرد در طراحی و اجرای عملیات فتح خرمشهر، جوانی 25 ساله به نام غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری است که همه او را در خط مقدم یک خبرنگار می شناختند و تنها همرزمانش در قرارگاه گلف می دانستند که او یک فرمانده فوق العاده است.
کسی که در جبهه به" سقای بسیجیان" معروف بود و ماندن در جبهه را به سفر حج در سال 1361 ترجیح داد و در هنگام شناسایی مواضع دشمن در روز 9 بهمن به دیدار خدای کعبه رهسپار شد.
جوانی که حتی در روزهای اول مسیر خرمشهر را نمی دانست اما بعد از مدتی استعداد و نبوغش کشف و در عرض چند ماه فرمانده اطلاعات عملیات منطقه جنوب شد. شهید باقری با چهره ای نوجوان در میان فرماندهان بزرگ ارتش به مانند یک ژنرال کهنه کار سخنرانی می کرد و آنچنان پیش بینی هایش درست بود که گاهی فرماندهان تصور می کردند که او یک پیشگوست اما راز نبوغ او زمانی آشکار شد که همرزمانش پس از شهادت او در اتاقش را باز کردند و نقشه های جنگ را در آنجا یافتند. فضای قرارگاه گلف یا اتاق جنگ در اهواز (مقر اصلی فرماندهی کل جنگ) گویای خاطرات بسیار از حضور این نابغه جنگ تحمیلی است که ساعتها پس از شناسایی به اتاق شخصی اش که هیچ کس جز خودش حق ورود به این اتاق را نداشت، به سر می برد و بسیاری از عملیاتهای بزرگ جنگ را در آنجا طراحی کرد.
شهید سردار سرلشکر حسن باقری در 25 اسفندماه 1334 برابر با سوم شعبان در تهران چشم به جهان گشود که نامش را "غلامحسین" نهادند. وی دوره دبستان را در مدرسه "مترجمه الدوله" واقع در خیابان" آیت الله سعیدی" و دوره متوسطه را در دبیرستان "مروی" تهران به پایان رساند و در این دوران ضمن فعالیتهای مذهبی از سخنرانی های شهید بهشتی نیز بهره مند می شد.
وی در سال 1354 در رشته "دامپروری" دانشگاه ارومیه پذیرفته شد و در این دوران نیز در پی تحقیق و مطالعه پیرامون مسائل دینی بود و سرانجام به دلیل فعالیتهای مذهبی که در سطح دانشگاه داشت، با دخالت نیرویهای امنیتی رژیم پهلوی از دانشگاه اخراج شد و پس از آن در سال 1356 به سربازی اعزام شد که در آنجا نیز به هدایت فکری سربازان همت گمارد اما پس از چندی وی را از سربازان جدا کرده و به عنوان راننده یک افسر جزء قرار دادند.
به دنبال فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگان، غلامحسین سربازی را ترک کرده و به طور جدی همراه با دیگر مردم ایران به مبارزه علیه رژیم شاه ادامه داد و با ورود امام خمینی به ایران در کمیته استقبال فعالیت کرد.
غلامحسین پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان خبرنگار فعالیت خود را آغاز کرد و در سفری 15 روزه به لبنان و اردن گزارش تحلیلی جامعی از وضع نابسامان مسلمانان این مناطق تهیه کرد. وی در سال 1358 پس از گرفتن دیپلم ادبی در رشته "حقوق قضایی" دانشگاه تهران قبول شد و در اوایل سال 59 نیز به عضویت سپاه درآمد و در واحد اطلاعات مشغول خدمت شد و در این زمان نام مستعار "حسن باقری" برای او انتخاب گردید.
با شروع جنگ تحمیلی در اول مهرماه 59 ، شهید باقری همراه تعدادی از پاسداران راهی جبهه های جنوب شد و در بدو ورود به اهواز "واحد اطلاعات عملیات رزمی" را برای دستیابی به اطلاعات دقیق مواضع و نیروهای عراقی راه اندازی کرد. وی در این زمان هوش و استعداد شگرفی در تحلیل اطلاعات دشمن از خود نشان داد به طوریکه در اغلب مواقع تحرکات احتمالی دشمن را پیش بینی می کرد. اقدامات اساسی او در زمینه اطلاعات به راه اندازی واحد اطلاعات- عملیات در ستاد عملیات جنوب منتهی شد و نیروهای این واحد در کمتر از سه ماه در همه محورهای جنوب با تمام توان مستقر شدند و به عنوان چشم فرماندهی در محورهای مختلف عمل کردند.
تشکیل بایگانی اسناد جنگ، ترجمه اسناد و شنود بی سیم دشمن، طراحی گردانهای رزمی و سازماندهی آن از دیگر اقدامات ماندگار شهید باقری در طول جنگ تحمیلی است. نبوغ و استعداد شهید باقری نه تنها در طراحی و پیش بینی نظامی که در انتخاب فرماندهان برجسته هشت سال دفاع مقدس شگفتی ساز شد به طوریکه توانایی بسیاری از فرماندهان جنگ تحمیلی همچون شهید زین الدین، شهید حسین خرازی و ... را کشف و برای فرماندهی به سپاه معرفی کرد.
نقش شهید حسن باقری در اطلاعات رزمی جبهه وسیع جنوب بر هیچکس پوشیده نیست؛ جبهه ای که از دهلران تا جزیره آبادان را شامل می شد. به دلیل توجه عمده دشمن به جنوب و استقرار دو سوم نیروهای بعثی در این منطقه، یگانهای متعددی از ارتش و سپاه در جبهه جنوب متمرکز بود. برای اثبات توانایی شهید باقری همین بس که او توانست فرماندهی گردان تا جانشین فرماندهی نیروی زمینی را در طول یک سال و نیم طی کند. اولین فرماندهی خودش را در عملیات فرماندهی کل قوا انجام داد. شهید باقری به دلیل برخورداری از توانمندی فکری و شهامت نظامی در دیماه 59 به عنوان یکی از معاونان ستاد عملیات جنوب انتخاب شد و در شکست محاصره سوسنگرد، فرماندهی عملیات" امام مهدی(عج)" را پذیرفت و در فتح ارتفاعات "الله اکبر" و "دهلاویه" نقش ارزنده ای ایفا کرد.
عملیات فتحالمبین
در عملیات فتح المبین(دوم فروردین سال 60) که به حق آغازی بر پیروزیهای جبهه ایران بر دشمن بعثی بود و طی آن علاوه بر 15 هزار نفر اسیر، خسارات قابل توجهی به ارتش عراق وارد شد، شهید باقری نشان داد که فرماندهی بزرگ است. وی پس از پیروزی ایران در عملیات "ثامن الائمه" که با هدف شکست حصر آبادان انجام گرفت، در عملیات "طریق القدس" فرماندهی اولین قرارگاه مشترک سپاه و ارتش یعنی قرارگاه نصر را بر عهده گرفت و پس از عملیات رمضان از سوی فرماندهی کل سپاه به سمت فرماندهی "قرارگاه کربلا" و "جانشین فرماندهی کل" در قرارگاه جنوب منصوب شد. پس از شکل گیری سازمان رزم سپاه و با توجه به توان و تجربه ای که شهید باقری داشت به عنوان "جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه پاسداران" برگزیده شد و سرانجام پس سالها مجاهدت در میدان نبرد و هنگام شناسایی مواضع دشمن در روز 9 بهمن سال 1361 در سن 27 سالگی به شهادت رسید.
شاید بتوان شهید باقری را نمونه ای از خیل شهدای نوجوان و جوانی دانست که در عصری از تاریخ پر افتخار ایران اسلامی خوش درخشیدند، بسیاری از جوانانی که یا دانش آموز، معلم، دانشجو، پزشک، کارگر، کارمند، کاسب، صنعتگر، کشاورز و.... بودند و یا خبرنگارانی که با وجود کمبود امکانات و شرایط خاص نظامی و امنیتی با تمام توان سعی در ارسال اخبار جبهه ها حتی در اوج درگیری ها داشتند و غریبانه و مظلومانه مانند بسیاری از جوانان کشورمان به شهادت رسیدند که مزار شهدای گمنام در شهرهای مختلف گواه این مدعاست؛ شهدایی که هر کدام دارای استعدادهای ویژه ای بودند و می توانستند برای آینده کشور و خانواده خود الگو باشند اما آنها راه خود و وظیفه تاریخی خود را در برهه ای از زمان در دفاع از خاک وطن دیدند تا ملت ایران با تکیه بر اسلام و وحدت کلمه با وجود تمام تهدیدات نظامی و اقتصادی و سیاسی همچنان پرقدرت پا برجا باشد و این ما هستیم که باید امانتدار شایسته ای برای میراث شهدای جوانمان باشیم.
حسن آقاسی زاده در سال هزار و سیصد و سی و هشت در مشهد مقدس دیده به جهان گشود. او در خانوادهای عاشق به اهل بیت8 پرورش یافت، ازنوجوانی اهمیت زیادی برای انجام واجبات دینی داشت و بیشتر وقت خود را به مطالعهی کتب علمی و مذهبی اختصاص میداد. دوران ابتدایی و دبیرستان را با نمرات عالی گذراند. به خاطر معدل بالا با پیشنهاد آموزش و پرورش و با کسب اجازه از نمایندهی امام در قم جهت ادامهتحصیل عازم کانادا شد و با رتبه بالایی موفق به دریافت کارشناسی ارشد مهندسی راه و ساختمان به پلسازی و سایتهای موشکی در دانشگاه تورنتوگردید. به محض بازگشت به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و عازم جبهههای نبرد شد و با شایستگیهای فراوانی که از خود نشان داد بهمعاونت فنی و مهندسی قرارگاه خاتم الانبیاء9 برگزیده شد. از سال 61 تا 66 (هنگام شهادت) در 2400 پروژهی کوچک و بزرگ از خط مقدم تاعقبهی شهرها شرکت داشت. سردار شهید آقاسیزاده که فردی خاکی، متواضع، متین، مقاوم، صبور، صریحاللهجه، جدی، قاطع و برای بیتالمال اهمیت و حساسیت زیادی قایل بودسرانجام در تاریخ 28/7/66 به فیض شهادت نایل آمد.
کشف پیکر شهید برونسی بعد از 27 سال
رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس از کشف پیکر شهید برونسی طی عملیات ویژه ای در شرق دجله بعد از گذشت 27 سال خبر داد.
به گزارش دانشجو، سردار سید محمد باقرزاده امروز در نشست خبری در مشهد اظهار داشت: پیکر شهید برونسی طی عملیات ویژه ای در شرق دجله به همراه 12 شهید دیگر پیدا، و به میهن منتقل شد و در روز شهادت حضرت زهرا (س) همزمان با دهه دوم در مشهد تدفین می شود.
وی افزود: از این شهید پلاک هویت، بخشی از صفحات قرآن به همراه جانماز و مهر، سربند لبیک یا خمینی(ره) و لباس بادگیر خاکی منقوش به آرم سپاه پیدا شده است.
رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس پیدا شدن پیکر بی سر شهید برونسی را به مردم متدین و شهید پرور مشهد بویژه خانواده شهید تبریک گفت و بیان کرد: به همه دولتمردان توصیه می کنم از این شهید بزرگوار درس تبعیت از ولایت فقیه بگیرند.
باقرزاده خاطرنشان کرد: این شهید سر در بدن ندارد، اما بر آرمان های خود استوار است.
شهید برونسی در سال 1321 در روستای «گلبوی کدکن»، از توابع تربت حیدریه، قدم به عرصه هستی نهاد. نام زیبنده اش گویی از لحظه هایی نشأت می گرفت که در فرمایش « الست بربکم»، مردانه و بی هیچ نفاقی، ندا در داد:«بلی»؛ عبدالحسین.
روحیه ستیزه جویی با کفر و طاغوت، از همان اوان کودکی با جانش عجین می گردد؛ کما این که در کلاس چهارم دبستان، به خاطر بیزاری از عمل معلمی طاغوتی، و فضای نامناسب درس و تحصیل، مدرسه را رها می کند.
در سال 1341 به خدمت زیر پرچم احضار می شود که به جرم پایبندی به اعتقادات اصیل دینی، از همان ابتدا، مورد اهانت و آزار افسران و نظامیان طاغوتی قرار می گیرد.
سال 1347 سال ازدواج اوست. برای این مهم، خانواده ای مذهبی و روحانی را انتخاب می نماید و همین، سرآغاز دیگری می شود برای انسجام مبارزات بی وقفه او با نظام طاغوتی حاکم بر کشور؛ همین سال، اعتراضات او به برخی خدعه های رژیم پهلوی ( مثل اصلاحات ارضی)، به اوج خود می رسد که در نهایت، به رفتن او و خانواده اش به شهر مقدس مشهد و سکونت در آنجا می انجامد، که این نیز فصل نوینی را در زندگی او رقم می زند.
پس از چندی، با هدفی مقدس، به کار سخت و طاقت فرسای بنایی روی می آورد و رفته رفته، در کنار کار، مشغول خواندن دروس حوزه نیز می شود. بعدها به علت شدت یافتن مبارزات ضد طاغوتی اش و زندان رفتنهای پی در پی و شکنجه های وحشیانه ساواک، و نیز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و ورود او در گروه ضربت سپاه پاسداران، از این مهم باز می ماند.
با شروع جنگ تحمیلی، در اولین روزهای جنگ، به جبهه روی می آورد که این دوران، برگ زرین دیگری می شود در تاریخ زندگی او.
به خاطر لیاقت و رشادتی که از خود نشان می دهد، مسئولیت های مختلفی را برعهده او می گذارند که آخرین مسئولیت او، فرماندهی تیپ هجده جوادالائمه (سلام الله علیه) است، که قبل از عملیات خیبر، عهده دار آن می شود.
با همین عنوان، در عملیات بدر، در حالی که شکوه ایثار و فداکاری را به سر حد خود می رساند، مرثیه سرخ شهادت را نجوا می کند.
تاریخ شهادت این سردار افتخار آفرین، 23 اسفندماه 1363 می باشد که جنازه مطهرش، مفقودالأثر می شود